مقدمه: درك مباني و مشكلات و ماهيت عمليات رواني بدون درك كامل ماهيت هدفهاي آن، امكانپذير نخواهد بود. واقعيت اين است كه هدف عمليات رواني، نه جسم انسان، بلكه روان و فكر اوست. بر اين اساس، مطالعه رفتار اجتماعي در زمينههاي مربوط به عمليات رواني اهميت بسزايي دارد و ميتواند بسياري از مشكلات را برطرف كند. هدف از نگارش اين مقاله بيان مباني عمليات رواني و ارتباط آن با علوم سياسي است.
با توسعه علم روانشناسي در قرن نوزدهم و نيز، تحت تأثير مكاتب روانشناسي، جنگهاي نظامي هم ويژگي روانشناختي خاصي پيدا كرد و به دنبال آن، دستيابي به اهداف نظامي با بهرهگيري از مكانيسمهاي جنگ رواني در سريعترين زمان با كمترين هزينه مادي ممكن شد.
مجموعهاي از فناوريهاي پيشرفته نظامي و بهرهگيري از زمينههاي سياسي، فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و روانشناختي، عمليات رواني را كارآتر كرده است. اگر ويژگيها و شيوههاي جنگ رواني به خوبي و در زماني مناسب هب كار گرفته شود، بخش عظيمي از اهداف نظامي تحقق خواهد يافت. اين ويژگيها و شيوهها عبارتاند از: بهرهگيري از فناوري رسانهاي براي قوي جلوه دادن خودي و ضعيف جلوه دادن دشمن در سطح سربازان و تسليحات، حمله به مراكز توليد و پخش رسانههاي ديداري و شنيداري دشمن، فضاسازي براي برتر جلوه دادن كيفيت افراد كمتر بر افراد بيشتر اما با كيفيت پايين، بياثر وانمودن مقاومت و مقابله از سوي دشمن، اصل غافلگيري و مورد هدف ناگهاني قرار دادن محل تجمع رهبران سياسي اصلي و حكام درجه يك (عمليات سرزني و شوك و بهت) و طرح شايعه مربوط به نابودي آنان، دامن زدن به اختلافات قومي، فرهنگي و مذهبي، تحريك ناراضيان داخلي كشور به منظور شورش عليه دولت خود، پخش اطلاعات غلط و فريب دشمن، تنظيم مناسبات رواني با مردم كشورهاي در حال جنگ به نحوي كه پس از شكست دولت حاكم زمينه سلطه و مشروعيت دولت فاتح فراهم شود و... .
از صدها سال پيش، وقتي سنتزو براي نخستين بار در كتاب هنر جنگ از اطلاعات به عنوان ركن اصلي جنگ ياد كرد و بدين ترتيب تحول شگرفي در استراتژي و تاكتيكهاي نظامي پديد آورد تا به امروز كه تافلر از قدرت و نقش اطلاعات سخن ميگويد و شايد تا به ابد، رهيافت سانتزو راهگشا و كليدي باشد. اطلاعات، هسته اصلي و مهمترين عامل در اتخاذ استراتژيها و تاكتيكهاي نظامي، سياسي و رواني است.
تلاش براي دستيابي به اطلاعات دسته اول و كليدي ـ كه البته خود مستلزم تدابير گوناگون بسياري است. نخستين مرحله از فرآيند اجراي يك پروژه است. چنانچه اين مرحله ثبات داشته باشد و در ديگر مراحل نيز به طور سنجيده عمل شود، عمليات رواني با موفقيت انجام خواهد شد. در اين ميان، جنگر واني به دليل ماهيت نرمافزاري خود، پروژهاي است كه تمامي مراحل آن به اطلاعات عملياتي و دانش نظري نيازمند است؛ از اين رو، افراد يا سازمانهايي كه ميخواهند به عمليات رواني يا ضد جنگ رواني اقدام كنند، بايد از بهره هوشي، تجربه، تخصص و افراد كارشناسي بهرهمند باشند كه در علوم نظامي ـ سياسي و علوم استراتژيك، علوم سياسي، جامعهشناسي، روانشناسي، تاريخ و رايانه مهارت كافي داشته باشند تا با بهرهگيري از تجربيات و تخصصهاي گوناگون بتوانند عمليات رواني را طرحريزي و اجرا كنند.
هرچند مقاله حاضر، با هدف بررسي برخي از مفاهيم، اصطلاحات، تاكتيكها و استراتژيهاي عمليات رواني نوشته شده است، اما در ضمن مباحث مفهومي، مطالب و اطلاعاتي را در خصوص روشهاي عمليات رواني در سطح استراتژي و تاكتيك به دست ميدهد كه اميد است همگي راهگشا باشد.
کد خبر: ۲۹۶۹۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۱۱
چكيده:
امروزه قدرت نرم يكي از مولفههاي تاثيرگذار در سياست خارجي كشورها به شمار ميآيد و با سرمايهگذاري چشمگيري از سوي دولتها براي ارائه تصويري مطلوب از خود همراه است. همه كشوها تمايل دارند كه ديگران نگاهي مثبت به آنها داشته باشند، بنابراين ميكوشند اين تصوير مثبت را تقويت و از شكلگيري تصورات منفي جلوگيري كنند. در خصوص تهديد سخت و نرم برداشتي واحد وجود ندارد. برخي تهديدات نرم را تهديداتي غير نظامي مانند محيط زيست، جرايم، فساد و... دانستهاند و در نهايت ابزار و شيوه سخت را با هدف سخت و برعكس، ابزار و شيوه نرم را با هدف نرم متناسب ميدانند. هدف اين مقاله، بررسي مفهوم قدرت سخت و نرم در محيط ملي جمهوري اسلامي ايران است تا رهيافتها و ديدگاهها به يكديگر نزديك و يك برداشت ايراني از اين دو مفهوم به دست آيد.
واژگان كليدي: قدرت سخت، قدرت نرم، جمهوري اسلامي ايران.
کد خبر: ۲۹۶۸۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۰۲
چكيده: در اين مقاله، عوامل شناخت از بعد مخاطب، زمان و ويژگيهاي آن و گفتمان درگيري و جنگ با محوريت بحث عمليات رواني در بخش نظري مورد بررسي قرار خواهد گرفت و سپس، در بخش عملي، به دو مورد از تلاشهاي مرتبط با عمليات رواني، شامل يك مورد مربوط به ساختار عمليات رواني در آمريكا پس از 11 سپتامبر و يك مورد روايي مربوط به جنگ سلطه اشاره خواهد شد و در پايان، نقش سه عامل شناخت، زمان و گفتمان طرحريزي و اجراي عمليات رواني مورد تأكيد قرار خواهد گرفت. حقيقت نخستين قرباني جنگ است. (راديارد كيپلينگ)(1)
کد خبر: ۲۹۵۷۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۲۲
مقدمه: در قرن بیست و یکم، عملیات روانی یکی از مؤثرترین جنبههای جنگهای آینده محسوب میشود. به همین دلیل، کشورهای غربی، با تمام توان کوشیدهاند تا خود را از نظر سیستمهای انسانی و امکانات مادی تا اندازهای مجهز کنند که بتوانند جنگ نرمافزاری را که میدان نبرد آن گسترده است و پیامدهای گوناگون آن تمامی افراد یک ملت را تحتالشعاع قرار میدهد، توسعه دهند. بدین ترتیب، باید پذیرفت که تمامی افراد یک کشور – اعم از نظامی و غیر نظامی – تحت تأثیر این جنگ قرار میگیرند و اگر دولتی یا مسئولان آن نسبت به این نوع جنگ و شیوهها و ابزار آن آگاه یا به تجهیزات کافی برای مقابله با آن مجهز نباشند، سبب نابودی آن ملت میشوند.
مقاله حاضر برای روشن شدن بیشتر افکار و عقاید، درباره عملیات روانی طبق آخرین تکنیکها و تاکتیهای جنگ روانی غرب است که علیه دیگر دولتها و در راستای منافع آمریکا به کار گرفته شده است.
کد خبر: ۲۹۵۳۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۳۱
مقدمه: هرچند از گذشتههای دور، صاحبان زر و زور همواره، اخبار، اطلاعات و واقعیتها را تحریف میکردند، به طوری که برخی از واقعیتها را وارونه مطرح مینمودند تا با اغفال مردم تحت حاکمیت خویش، جایگاه رفیعشان را مستحکمتر و سلطه و اقتدارشان را دیرپاتر کنند، اما در هیچ زمانی، به اندازه امروز، این روند اینچنین آشکارا و مداوم نبوده است.
در واقع، جهان امروز ویژگیهایی دارد که آن را از اعصار پیشین متمایز میکند. تسلط حاکمان بر جزء جزء و تمام شئون زندگی شهروندان را میتوان یکی از اساسیترین این ویژگیها دانست. هرچند به نظر میرسد که انسان امروز در سایه دستاوردهای عصر مدرن، نسبت به اجداد خود آزادی بیشتر و آگاهیهای فراوانتری را به دست آورده است، اما در نگرش واقعبینانهای، این نظر به شدت به چالش کشیده خواهد شد؛ چرا که در عصر حاضر، رسانههای جمعی غرب که بیشتر در کنترل صاحبان سرمایه و قدرت قرار دارند، تقریباً، به خصوصیترین زوایای ذهنی و زندگی مردم تعدی کردهاند. آنها میکوشند تا ضمن احترام ظاهری به آزادی و آگاهی شهروندان، آنها را عملاً، در حیطه کنترل خود آورند و هر چه بیشتر محدودتر و ناآگاهتر کنند؛ وضعیتی که تقریباً، در تمامی طول تاریخ بشر، بیسابقه بوده است.
منتقدان فرهنگی پست مدرنیسم بر نقش و تأثیر افزایشیابنده رسانههای جمعی در شکلدهی به افکار و زندگی مردم هر چه بیشتر تأکید میورزند. برخی از آنان، مانند ژان بودریار و ابرتواکو با ابداع اصطلاحاتی، چون فراواقعیت، شبیهسازی و واقعیت مجازی بر این نظرند که در عصر حاضر، مرز میان تصویر و واقعیت از هم گسیخته شده و تصویر جانشین واقعیت شده است.
امروزه، مردم آنچه را که از رسانهها دریافت مینمایند، واقعی تلقی میکنند. در این ارتباط، بودریار در اظهارنظر نسبتاً اغراقآمیزی درباره جنگ خلیجفارس (1991) گفته بود: «جنگ خلیجفارس جنگی بود، تنها بر صفحه تلویزیونها». اگر به این مهم توجه داشته باشیم که تصویرهایی که رسانههای جمعی پخش میکنند، در استودیوهای ویژهای، طبق هدفهای خاصی ترکیب میشوند، به خوبی درک خواهیم کرد که آنها، نه تنها وانمودههای واقعیت هستند، بلکه گسست تام از واقعیت نیز محسوب میشوند.
در این مقاله، سعی میشود که با توجه به آرای بودریار به آنچه در جنگ اخیر آمریکا با عراق گذشت، پرداخته شود، بنابراین، در این راستا، نخست به تعریف واقعیت مجازی میپردازیم.
کد خبر: ۲۹۵۳۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۳۱
مقدمه: رادیوی سری نوعی تبلیغات بسیار مؤثر است که همواره، از عملیاتهای نظامی پشتیبانی میکند. چنین رادیویی، همراه با دیگر تاکتیکهای عملیات روانی و تبلیغاتی، مانند فرو ریختن اعلامیه و استفاده از بلندگو، میتواند قلب و روان مخاطبان را تسخیر کند. هرچند نام رادیو سری، عملیاتهای آژانسهای اطلاعاتی و گروههای چریکی را تداعی میکند، اما ارتشهای دنیا، به ویژه ارتش آمریکا، همواره از آن در عملیاتهای روانی خویش استفاده میکردهاند.
به باور چاک پاین(1)، عملیات روانی نشر اطلاعات به ظاهر واقعی برای مخاطبان خارجی به منظور پشتیبانی از سیاست کشور و اهداف ملی است. عملیات روانی، به منزله نوعی نیروی غیر خشونتآمیز، بر عواملی، مانند منطق، ترس، رغبت و دیگر عوامل روانی تکیه میکند تا هیجانها، نگرشها و رفتارهای خاصی را در مخاطبان پدید آورد. این رفتارها و نگرشهای دستکاری شده نیز میتوانند از جلب حمایت مردم در مورد عملیاتهای نظامی تا آماده شدن برای نبرد را دربرگیرند.
ارتش آمریکا عملیات روانی را به منزله نیروی متکثری مینگرد که میتواند تواناییها و استعدادهای غیرخشونتآمیز را برای پشتیبانی مناسب از نیروها در حین عملیات به حداکثر برساند.
کد خبر: ۲۹۵۳۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۳۱
مقدمه:
دولتها همواره، مسائل بینالمللی را از جنبههای سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی با انگیزه حفظ تمامیت ارضی، رفاه ملی، اقتصادی و فرهنگی، امنیت ملی، پرستیژ ملی و کسب قدرت به منزله یک واقعیت، تجزیه و تحلیل کردهاند، اما از این واقعیت مهمتر، درک این نکته است که امروز، روابط بینالملل حکم منبع تغذیه را برای هر ملت دارد.
نویسنده این مقاله بر این باور است که ارتباطات و مسلح شدن به نگرشی ارتباطی اصلیترین حافظ منبع تغذیه مزبور برای حفظ حیات ملت است؛ ملتی که با انقلاب بزرگ و بیسابقهای به نام انقلاب اسلامی به یک الگوی انقلابی بینظیر جهانی تبدیل شده و در عین حال، برای اندیشمندان و نظریهپردازان جهان نیز حکم یک الگوی پرمحتوای مطالعاتی را یافته است. این انقلاب از جنبه مجاری ارتباطی خود، به ویژه از جنبه زیرساختهای ارتباطی آزمایشگاه بزرگی است که درسهای بیشماری را برای فراگیری در خود جای داده است؛ درسهایی که جهان در آستانه کسب آنهاست.
«چه درسی باید از انقلاب ایران در ارتباط با نقش فناوری ارتباطی در جهان سوم گرفت؟ باید توجه بیشتری را به روابط میان فردی، به ویژه رسانههای کوچک مانند ضبط صوت و اعلامیههایی کرد که دست به دست میچرخند، چرا که در نهایت، این مردم هستند که میتوانند یکدیگر را به کنش در ابعاد گسترده وا دارند. هر چند آیتالله [العظمی] خمینی برخلاف شاه، رسانههای قدرتمند جمعی، مانند رادیو، تلویزیون، امواج مایکرویو و ماهوارههای ارتباطی را در اختیار نداشت، اما از فناوریهای ارتباطی بهترین استفاده را کرد.» (راجرز، 1988).1
این سخنان اورت ام. راجرز، یکی از پیشتازان اندیشه نوآوری در غرب است. وی شرط نوآوری را کنترل پیامها و در عین حال، بهرهگیری از کارگزاران ارتباطی میداند. البته، منظور وی از نوآوری موردنظر چیزی جز مدرنیسم به مفهوم غربی نیست. باید یادآور شد که راجرز پیرو اندیشههای دانیل لرنر، نظریهپرداز آمریکایی و یکی از معماران نوسازی برای رژیم پهلوی است. آنگونه که گفته میشود انقلاب به اصطلاح سفید شاه محصول مقدمه یکی از کتابهای لرنر به نام گذر از جامعه سنتی، نوسازی خاورمیانه است (معتمدنژاد، 1370 ص 12).2
در ایران، آیتالله [العظمی] خمینی، نفرت طبقاتی و خشم مردم ایران را با شور مذهبی درآمیخت، عشق به خدا نفرت از امپریالیسم مخالفت با سرمایهداری = انقلاب که خاورمیانه را به کانون بالقوه درگیری و جنگ انقلابی تبدیل کرد.
اما آیتالله [العظمی] خمینی در حرکت پرشور و واحدی، به کاری بیش از ترکیب آن سه عنصر دست زد. وی همچنین، رسانه موج اول، یعنی موعظههای چهره به چهره روحانیان برای مؤمنان را با فناوری موج سوم، ترکیب کرد، یعنی نوارهای صوتی حاوی پیامهای سیاسی روحانیت که در مسجدها به طور مخفی برگزار میشد، با دستگاههای ارزان قیمت در همان مسجدها تکثیر میگردید.
«شاه برای مقابله با آیتالله [العظمی] خمینی از رسانههای موج دوم، یعنی مطبوعات، رادیو و تلویزیون استفاده میکرد، به محض آنکه آیتالله [العظمی] خمینی توانست وی را سرنگون کند و کنترل دولت را در دست گیرد، فرماندهی این رسانههای متمرکز موج دومی را نیز در اختیار گرفت.» (تافلر، ترجمه خوارزمی، 1370 ص 108).3
این ارزیابی الوین تافلر، نظریهپرداز سرشناس معاصر آمریکاست. به اعتقاد وی، در بحرانهای سیاسی آینده جهان، تاکتیکهای اطلاعاتی حرف اول را خواهند زد و محور مانورهای قدرت را همین تاکتیکهای اطلاعاتی شکل خواهند داد؛ تاکتیکهایی که چیزی نیست جز قدرت تحریف در اطلاعات، که بخش عمده آن حتی پیش از رسیدن به رسانهها، انجام خواهد شد.
از دیدگاه وی، عرصه نبرد فردا را گستره فرستندهها، رسانهها، پیامگیران و پیامسازان شکل میدهد. تافلر در عین حال، برخی از تاکتیکهای این نبرد را که امروز، دوران جنینی خود را سپری میکنند، معرفی کرده است که در اینجا، به اختصار مرور میشوند.
کد خبر: ۲۹۵۲۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۱
خلاصه:
اینترنت، چه در جوامع غرب و چه در جوامعی که تنها از طریق سایتهای اینترنتی، پست الکترونیکی و اتاقهای چت با جهان خارج آشنا میشوند، ابزار و رسانه اطلاعاتی بسیار مهم و مؤثری است، اما نکته در خور توجه آنکه مانند شمشیر دولبهای است؛ زیرا، هیچ یک از دولتها (از نظر قانونی، اجتماعی و سیاسی) برای استفاده از اینترنت با محدودیت و ممنوعیتی روبهرو نیستند و از طریق آن میتوانند به طور مؤثری، حمایت و پشتیبانی عموم مردم را جلب کنند و نارضایتی و مخالفت آنها را علیه آمریکا و منافع آن برانگیزانند. در نتیجه، ضرورت دارد تا حیطه عملیات روانی نظامی گسترش یابد و اینترنت نیز در آن گنجانده شود.
واضح است که باید برای لغو یا به روز شدن سیاستها و محدودیتهای موجود در زمینه استفاده نیروهای عملیات روانی از اینترنت اقداماتی صورت گیرد تا این نیروها بتوانند از طیف وسیع رسانهها بهره گیرند و آمریکا نیز برتری خود را در این زمینه از دست ندهد. هر چند، قوانین بینالمللی موجود، برخی از ابعاد عملیات روانی را محدود میکند، اما هنوز فضای قانونی بسیاری برای ما و دیگران وجود دارد تا با استفاده از فناوری جدید و اینترنت، به اجرای عملیات روانی اقدام کنیم.
البته، سیاستها و محدودیتهای قانونی موجود باید تغییر کنند تا نیروهای عملیات روانی اجازه داشته باشند که در برابر حملات تبلیغاتی و اطلاعاتی دشمن که بر دستیابی آمریکا به اهداف نظامیاش تأثیر دارند، دفاع و با آنها مقابله کنند. امید است بررسی این موضوع، اهمیت اینترنت در عملیات روانی را روشنتر کند و دیگر پژوهشگران و کارشناسان را به ارائه مطالب بیشتری در این زمینه برانگیزد.
مقدمه:
ارتش آزادیبخش ملی زاپاتیستها توانست در میان جنگلهای آمازون، با استفاده از یک رایانه دستی(1) اطلاعیهها و تقاضاهای خود را به سازمانها و روزنامهنگاران بینالمللی ارسال و سرانجام، حمایت داخلی و بینالمللی را جلب کند.1 تنها، چند سال بعد، در قاره دیگری، در عکسی در سایت کوزووی آژانس اطلاعاتی آمریکا،2 چهره اخموی دختری با موهای تیره از داخل یک ارابه دستی که پدرش آن را از مرز کوزوو به سوی آلبانی میراند، دیده شد. فقط به فاصله چند کلیک، در سایت صربستان، عکس دخترک خندانی به چشم میخورد که بر سنگ قبرش این جمله حک شده است: «چند روز پیش از سالگرد تولدش به دست نیروهای ناتو کشته شد.»3
این دو تصویر، گونه مدرن جمله کلاوزویتس(2) است که اینترنت تداوم جنگ با ابزارهای جدید میباشد.4 این فضای شبکهای گسترده نشاندهنده تغییر ژرفی در تفکر استراتژیک در زمینه امنیت ملی است5 که نحوه نگرش ما را نسبت به جنگ متحول میکند. یکی از تحلیلگران امور دفاعی یادآور میشود، «ما باید از این ایده که میگوید جنگ همانا روانه کردن افراد و نیرو به طرف دشمن است، فراتر رویم و جنگ را روانه کردن اطلاعات تعریف کنیم.»6
فناوریهای جدید، به سازمانها کمک میکنند تا (از جنگلهای آمازون تا کوزوو) از قدرت اطلاعات برای مقابله با قدرت خام دشمن یا تقویت قدرت خام خود استفاده کنند.7
کد خبر: ۲۸۵۰۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۵
کد خبر: ۲۸۵۰۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۵